English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6544 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
commercial area U منطقه تجاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
free zone U منطقه ازاد تجاری
business park U [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
Other Matches
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
relating to business <adj.> U تجاری
mercantile U تجاری
commercial U تجاری
for-profit <adj.> U تجاری
commerical U تجاری
commercial <adj.> U تجاری
business <adj.> U تجاری
corporate [commercial] <adj.> U تجاری
factorship U نمایندگی تجاری
trade restriction U محدودیت تجاری
deals U توافق تجاری
brand U علامت تجاری
branding U علامت تجاری
memorandum of association U شرکتنامه تجاری
business failure U شکست تجاری
market freedom U ازادی تجاری
instrument of commerce U سند تجاری
brands U علامت تجاری
commercials U اگهیهای تجاری
business graphics U گرافیکهای تجاری
trade name U اسم تجاری
trademarks U مارک تجاری
business failure U ناکامی تجاری
business enterprise U بنگاه تجاری
business cycle U دور تجاری
trademarks U علامت تجاری
balance of trade U موازنه تجاری
balance of trade U تراز تجاری
trademark U مارک تجاری
business inventories U موجودی تجاری
business mechines U ماشینهای تجاری
trade union U اتحادیه تجاری
trade unions U اتحادیه تجاری
trades unions U اتحادیه تجاری
commerical language U زبان تجاری
commercial marine U کشتی تجاری
commercial company U شرکت تجاری
commercial attache U وابسته تجاری
argosy U کشتی تجاری
trade fairs U نمایشگاه تجاری
trade names U اسم تجاری
trademark U علامت تجاری
deal U توافق تجاری
commercial relations U مناسبات تجاری
trade credit U اعتبار تجاری
trade cycle U دور تجاری
trade discount U تخفیف تجاری
trade mark U علامت تجاری
trade price U قیمت تجاری
franchise U حق اشتراک تجاری
consortiums U ائتلاف تجاری
consortium U ائتلاف تجاری
consortia U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف تجاری
trade barriers U موانع تجاری
business U شرکت تجاری
trade balance U موازنه تجاری
businesses U شرکت تجاری
trade barrier U ممانعت تجاری
trade fair U نمایشگاه تجاری
business data processing U داده پردازی تجاری
small business computer U کامپیوتر کوچک تجاری
procyclical U در جهت دور تجاری
franchise U حق استفاده از اسم تجاری
franchises U حق استفاده از اسم تجاری
business software U نرم افزارهای تجاری
to go away on a business trip U به سفر تجاری رفتن
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
commercial road traffic U ترافیک جاده تجاری
ship's master U کاپیتان کشتی تجاری
refusal to accept a bill U نکول اسناد تجاری
to go away [off] on business U به سفر تجاری رفتن
extensions U تمدید اسناد تجاری
unfair trade practice U اعمال تجاری نادرست
liner trade U کشتیرانی منظم تجاری
trade pack U بسته بندی تجاری
big business U واحد تجاری بزرگ
tight squeeze <idiom> U شرایط سخت تجاری
trade agreement U موافقت نامه تجاری
trade balance deficit U کسری تراز تجاری
trade cycle U دوره فعالیت تجاری
trade balance surplus U مازاد تراز تجاری
businedd data processing U داده پردازی تجاری
extension U تمدید اسناد تجاری
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
registered trade mark U علامت تجاری ثبت شده
retail shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
cutty sark U نام تجاری نوعی ویسکی
commercial center [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
comecon U گروه تجاری بلوک شرق
retail centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
common business oreinted language U زبان با گرایش متداول تجاری
retail centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
kaypro U علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
prestel U سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
depressions U کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
edu U سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
entrepremership U اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
factoring agent U فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
favorable balance of trade U موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
depression U کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
presentation graphics U گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
framework U صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
frameworks U صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
consumer advertising U تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
common U زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
enterpreneur U شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
accounting package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
personal U ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
commonest U زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commoners U زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
BIX U سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
cobol U زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
biz U نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
visicalc U یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
refinanced U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
businesses U کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinances U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
cobol U Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
clearing and switch buying U توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
refinance U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
business U کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
presentation software U برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
sbc U یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
Delphi U مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Recent search history Forum search
2مجتمع تجاری
2مجتمع تجاری
1offshoring
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com